برای من سخت است آیندگان از جامعه ای حرف بزنند که من در آن زندگی می کردم و حجاب با تعریف اسلامی آن قانون نبوده باشد. دلنوشته کدام است ؟! زندگی بدون فاطمه علیهاالسلام معنا ندارد! حالا هی باب قرائت های مختلف از دین را باز کنید... ایراد بر خودمان هم وارد است! چرا باید برخی فکر کنند که در جواب ابراز عقاید و بیان بن بست های فکری ایشان، داد بر آورده ایم و از ان بالاتر بگویند اینها همه برنامه های از پیش تعیین شده است برای به انزوا کشیدن فلان متفکر! گفتن این جمله هم جرئت می خواهد، خود را در محضر خدا دیدن می خواهد وگرنه مثل خیلی ها راحت می گفتم: لکم دینکم و لی دین... یا حرفهای مکتبی ما جایی در زندگی امروزمان ندارند یا واقعن جای تشکر باقی است برای شکستن فضای بی تفاوت موجود!...
دور خورده ایم! اسیر ابزارهای نو! دانشگاه ِ نو ! مکتب نو! خدای نو ! پیامبر نو! گرفتارِ بودن به هر شکل ممکن! ناخواسته ! ناخواسته ! ناخواسته! حالا مدام هزینه ی بی دینی و لاابالی گریمان، سرو کله ی هم بزنیم!